چرا آموزش و هنر؟
آموزش مفاهیم روانشناسی به صورتی که برای زندگی ما کاربردی باشند، به صورت مستقیم، کارایی گذشته را ندارد. برای آنکه بتوانیم مفاهیم را نه تنها به خوبی منتقل کنیم، بلکه آموزه ها درونی شوند و فرد از همان لحطه بتواند در زندگی خود از آنها استفاده کند، باید از متد جدید استفاده کنیم.
انسان، در تمام طول تاریخ، به داستان و داستان گویی علاقه بسیار داشته است. شاهان و جنگاوران ماجراهای موفقیت های خود را به صورت داستان و افسانه برای آیندگان به جا می گذاشتند و همین تصویر سازی ها در ذهن انسال به صورت پایدارتری باقی می ماند.
در نتیجه وقتی ما مفهومی را به صورت داستان می نویسیم و آن را به به صورتی نمایشی اجرا می کنیم، به دلیل آن که تمامی کانال های ارتباطی ما را پوشش می دهد (دیداری، شنیداری، لمسی و ..) به صورت عمیق تری در ذهن او خواهد ماند و در زمان های لازم، به صورت ناخوداگاه بر رفتار او تاثیر خواهد گذاشت.
در نتیجه همه هنر های: هنر نمایش و تئاتر، موسیقی، هنرهای تجسمی،طراحی و نقاشی، داستان سرایی و حتی هنرهای مرتبط با بافتنی و خیاطی و گلدوزی و … ، در برنامه های ما در جهت ارتقا مهارت های زندگی جای دارند و از آنهابه روش های مختلف، با جمعیت های مختلف و در اندازه های مختلف و در محیط های مختلف، استفاده می نماییم.
هنر، در روان انسان گره خورده است. ما شعر ها و نمایش های دوران کودکی خود را به یاد داریم، اما مجله ای که هفته پیش خوانده ایم را به صورت کامل به یاد نداریم! دلیل این ماندگاری، میزان مداخله ما و کانال ها دریافت اطلاعات ما با مسائل است. در نتیجه، آموزش اگر در بستر داستان و موسیقی قرار گیرد، نتیجه ای موثرتر در پی خواهد داشت.
هانیه وزیرپناه
متخصص حوره سلامت روان فردی و سازمانی
متخصص و مبدا حوزه آموزش مفاهیم روانشناسی به کمک هنر
برچسب:روانشناسی, سایکودرام, مشاوره, هانیه وزیرپناه, هنردرمانی