کوله بار سنگین زن بودن
زنان از دیرباز عناصر و مهره های مهم بقا در خانواده بودند. چه زمانی که به عنوان رهبر شناخته می شدند و چه الان که به عنوان مادر، همسر، دختر و .. نیز جایگاه مهمی را در دوش می کشند
اما مهمترین داستان زنان، نقش چندجایگاهی آنهاست. همانطور که مغز بانوان توانایی کارکرد چند بعدی در یک زمان را دارد، در زندگی نیز به اشتباه چنین فعالیتی را از او توقع دارند. منظورم از این حرف آن است که از او توقع دارند احساس ها یا هیجان های متضاد را به صورت همزمان پذیرا باشد و بدون کوچکترین ناراحتی دیگران را مد نظر قرار دهد.
مردی که میداند همسر و یا دخترش را ناراحت کرده است اما در همان لحظه توقع سرویس گرفتن های را دارد، غذا آماده باشد، خانه مرتب باشد، کسی غر نزند و … درصورتی که او مرد بدی نیز نیست و این تفکر به صورت ناهشیار در وی وجود دارد.
یکی از دلایل این اتفاق، ریشه در تاریخ جمعی ما از زمان حمله اعراب به ایران سرچشمه میگیرد، وقتی که به زور زنان را به سکوت واداشتند، گفتند زنان جنس دوم هستند، گفتن جای زن در اندرونی خانه است…. از همان زمان نطق زنان بسته شد. الان نیز زن مدرن، ممکن است در جامعه فعالیت پررنگی داشته باشد، ممکن است مدیر باشد، اما در فضای خانه، باز هم وظیفه غذا، رسیدگی به امور اصلی به عهده زن است، تصمیم اخر را مرد میگیرد و نهایتا زن، همان زن است. مگربرای جایگاهی متفاوت جنگیده باشد.
دانستن این واقعیت ها به ما زنان کمک می کند تا حداقل با آگاهی در این جایگاه زندگی کنیم و برای تغییر جایگاه خود و نگرش دیگران، هرچند کم کم تلاش کنیم
شفای زن امروز، نه در فمینیست بودن، بلکه در آگاهی نسبت به جایگاه خود، توانایی خود و اهداف خود و امکانات خود است تا بتواند نسبت به آنها اقدام کند. بتواند در راستای علایق، اهداف و خواسته های خود صحبت کند
باید بتواند این مهارت ها را به دختران خود نیز یاد دهد.
این است کوله بار سنگین زن بودن.
درصورت داشتن سوال از طریق پنل کاربری، ارسال ایمیل و یا به صورت کامنت سوال خود را مطرح کنید
متخصص حوزه روانشناسی هنردرمانی، نوجوان و ارتقا مهارت های فردی و سازمانی
برچسب:روانشناسی, زن بودن, مهارت های زندگی, هانیه وزیرپناه